«بان» معتقد بود سه رکن اساسی سازمان ملل یعنی صلح و امنیت، توسعه و نیز حقوق بشر کلید حل همه مشکلات است. اما در دوران دبیرکلی وی دقیقاً همین سه اصل مورد چالش جدی قرار گرفت و سالهای تلخی را برای بشر، بهخصوص در غرب آسیا، آفریقا و حتی اروپا رقم زد.
گسترش بیش از انتظار تروریسم؛ بحران اقتصادی اروپا؛ سیل مهاجران به سمت اروپا؛ کشتار کودکان و مردم بیگناه در بحرین، یمن، سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، فلسطین، سودان، نیجریه؛ و بحران در ونزوئلا، یونان، اسپانیا، اوکراین، لبنان، ترکیه؛ تنها بخشی از اتفاقات دوران
بان کی مون هستند. بیشتر این اتفاقات در سرزمینهای مسلمانان رخ داده و عامل بسیاری از آنها، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، آمریکا و اسرائیل بودهاند. جالب آنکه دبیرکل سازمان ملل در همان ابتدای تصدی بر این جایگاه، تعهدش نسبت به امینت اسراییل را اظهار کرد و قول داد که برای حفظ آن تمام تلاشش را بکند.
بدترین اتفاقات سازمان ملل
شاید یکی از بدترین اتفاقات دوران بان کی مون که در تاریخ سازمان ملل بینظیر است - یا حداقل به این شدت موجبات رسوایی سازمان ملل را فراهم نکرده- حذف نام عربستان از فهرست ناقضان حقوق بشر در کشتار کودکان یمنی است. بان کی مون نیز رسماً اعتراف و اعلام کرد که این کار ناشی از فشارهای مالی به این نهاد بینالمللی بوده است. در واقع، پیرمرد کرهای آشکارا تصریح کرد که سازمان ملل هیچگاه مرکز تصمیمگیری برای حل مشکلات جهان نیست و حتی میتوان رأی شورای امنیت را هم با پول جابجا کرد. چنانکه در دوران بوش نیز این اتفاق افتاد و او به راحتی و بدون داشتن رأی شورای امنیت به عراق حمله کرد.
رضا شاعری، فعال سیاسی دانشجویی، در این باره میگوید: سازمان مللی که اینطور در مقابل کشور عربستان ذلیل است، چگونه میتواند درباره حقوق بشر موضع بگیرد و تصمیمگیری آزادانهای داشته باشد؟ نهادهای وابسته به این سازمان همچون سازمان انرژی اتمی، چطور میتوانند مأموریت های خود را بهدرستی انجام دهند؟
به ملتهای جهان حق بدهید که نه داوریهای حقوق بشری سازمان ملل را بپذیرند و نه ادعاهای بیاساس نهادهای مرتبط با این سازمان علیه کشورهایشان را. وقتی عربستان با تهدید به قطع کمک، از این سازمان امتیازگیری مینماید و این نهاد را وادار میکند تا اصول خود را زیر پا بگذارد، پس چگونه باید بپذیریم که در این سالها، آژانس انرژی هستهای در گزارشهایی که به سازمان ملل داده، صادق بوده است؟
وی خطاب به بان کــی مون میگویــــد: اگر عربستان اینگونه توان بهبازیگرفتن سازمان ملل را دارد، آمریکا با آن چه میکند؟
شاید به همین دلیل بود که چندی پیش یک انجمن غیردولتی در آمریکا موسوم به «فردای سبز دنیا» که در زمینههای مختلف از جمله حفظ محیط زیست، حقوق قربانیان غیرنظامی جنگ، حقوق کودکان و زنان گرفتار خشونت و... به فعالیت مشغول است، بان کی مون را بهعنوان «بیعرضهترین سیاستمدار جهان» معرفی کرد و از اعضای سازمان ملل خواست تا وی را از منصب دبیرکلی بزرگترین و مهمترین سازمان بینالمللی برکنار کرده و فردی شایستهای را جایگزین کنند.
نفر بعدی کیست؟
این اجماع وجود دارد که رئیس بعدی سازمان ملل باید یک مدیر خوب و دارای تجربه در اداره سازمانهای بینالمللی باشد. اما فارغ از اینکه چه کسی به جای بان کی مون میآید، باید به این نکته اذعان کرد که سازمان ملل این روزها بهنحو آشکارتری در اختیار قدرتهای برتر قرار گرفته است و عملاً به جز چند فعالیت خیریه مانند توزیع غذا در بین برخی از ساکنان سرزمینهای قحطی یا جنگزده -که از عهده هر نهاد خیریه دیگری نیز برمیآید- کار دیگری انجام نمیدهد.
البته همین توزیع غذا و جلوگیری از جنگ هم آنقدر مفتضحانه و با اجازه دولتهای قدرتمند انجام شد که هنوز خاطره جنایات صربها در سایه سربازان سازمان ملل و جنایات رژیم صهیونیستی را از ذهنها خارج نکرده است. جالب آنکه بان کی مون به جای حل مشکلات جدی حقوق بشری و کشتار کودکان، توافق تغییرات آبوهوایی پاریس را به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای دوران دبیرکلیاش یاد کرده و اعتقاد دارد: با هر معیاری، این توافق «غرور آمیزترین» صحنه برای من بود که تمام انرژی و امیدم را برای آن صرف کردم. گویا بشر هیچ مشکل دیگری نداشته است!
نظر شما